در سالهای اخیر، مسیر ساخت فیلمهایی که با محوریت روایت گوشههایی از زیست مجاهدانه و رشادتآمیز قهرمانان دوران دفاع مقدس ساخته میشوند، بیش از پیش هموار شده است. فیلمهایی چون «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و با محور شهید مصطفی چمران، «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان و با محور شهید احمد متوسلیان، «منصور» به کارگردانی سیاوش سرمدی و با محور شهید منصور ستاری و «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و با محور شهید محمد بروجردی، ازجمله آثار سینمایی شاخصی هستند که در سالهای اخیر ساخته شده و به روایت گوشههایی از زندگی و حماسهآفرینیهای قهرمانان غیور دوران دوران مقدس پرداختهاند.
فیلم سینمایی « هایپاور » به کارگردانی هادی محمدپور که این روزها در گروه هنر و تجربه در حال اکران است، یکی از تازهترین آثار سینمای دفاع مقدس است که مانند «منصور» میکوشد روایتی از زندگی شهید منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سالهای جنگ تحمیلی ارائه دهد. این فیلم، توجه خود را به نقش پدافند هوایی ارتش در عملیات والفجر هشت و طرح مبتکرانه شهید ستاری در این راستا معطوف ساخته است.
اکنون به مناسبت هفته دفاع مقدس، به سراغ « »، بازیگر نقش شهید ستاری در فیلم سینمایی «هایپاور» رفتهایم و با او درباره ظرایف حضور در این نقش و برخی استلزامات سینمای دفاع مقدس به گفتوگو نشستهایم.
در ادامه، مشروح گفتوگو با این بازیگر شناختهشده سینما را از نظر میگذرانید:
سعی کردم ارادت قلبیام را به شهید ستاری نشان دهم
کمی درباره تجربه ایفای نقش شهید ستاری در فیلم سینمایی «هایپاور» صحبت کنید. شهیدی که یکی از قهرمانان ارزنده و برجسته ما در طول دوران دفاع مقدس به شمار میآید.
من با سینمای دفاع مقدس بیگانه نیستم. پیشتر در فیلم سینمایی «هیوا» و چندین و چند سریال دفاع مقدسی حضور داشتهام. اما در ارتباط با ایفای نقش شهید ستاری در فیلم سینمایی «هایپاور» باید بگویم که خوششانس بودم که پیشنهاد حضور در چنین نقشی را دریافت کردم. بازی در نقش این شهید بزرگوار را برآمده از لطف خداوند و نوعی برگزیده شدن میدانم. همانطور که درباره حضور در سریال «شوق پرواز» هم گفتم که این، لطفی از جانب خداوند بود که برکتش در زندگی من هم جاری شد. شهدا انسانهای خاصی هستند و این شخصیتها که ما به عنوان قهرمانان ملی دوران دفاع مقدس از آنها یاد میکنیم، از ظرفیتهای ویژهای برخوردارند؛ انسانهایی که برای وطن و مردمشان ایثار کردند و بدون شک چنین ایثارگرانی به منبع دیگری متصلاند. ما در سینما فقط میتوانیم ادای آنها را دربیاوریم. من بهواسطه حضور در نقش شهید ستاری سعی کردم ارادت قلبیام را به این شهید بزرگوار نشان دهم.
نقش شهید ستاری را با قلبم بازی کردم
چه فرایندی را برای ایفای نقش شهید ستاری و نزدیک شدن به نقش طی کردید؟ برای این منظور با چالش خاصی روبهرو نبودید؟
برای ایفای نقش، با همرزمان شهید ستاری جلسات و گفتوگوهای متعددی داشتم. در این جلسات از همرزمان شهید درخواست میکردم که هر خاطره یا نکته قابل توجهی از موانست با شهید ستاری در ذهن دارند را برایم بازگو کنند. همچنین درباره علایق، سلایق، عادتها و الگوهای رفتاری شهید از آنها سوال کردم. تلاش کردم مجموع دریافتها و ادراکاتی که در این مسیر نسبت به شهید ستاری پیدا کردم را برای ایفای نقش به کار بگیرم. با وجود این، میخواهم بگویم که نقش شهید ستاری را با قلبم ایفا کردم و برای حضور در این نقش، به صورت دلی اجازه گرفتم. وقتی پیشنهاد حضور در «هایپاور» را دریافت کردم، فیلمنامه را خواندم و پس از خواندن فیلمنامه، بنا به شرایطی به کارگردان پاسخ منفی دادم. این گذشت تا اینکه در شب قدر، که حسین باقریان مدیر تولید پروژه با من تماس گرفت و گفت من میدانم که تو چه اعتقاداتی داری و عمدا در شب قدر تماس گرفتم تا بگویم این کار، متعلق به شهداست و این شهید، شهید خاصی است. همه روی حضور تو در این فیلم، اتفاق نظر دارند و دیگر خود دانی. من اصرار داشتم که پروژه دیرتر شروع شود تا بتوانم با طمانینه بیشتری روی ابعاد و زوایای محتلف شخصیت شهید ستاری کار کنم اما با توجه به محدودیتهای تولید و زمانبندی پیشبینیشده، این امکان فراهم نشد.
در برخی لحظههای حضور در نقش شهید ستاری واقعا دلم لرزید
اینکه پیش از «هایپاور»، فیلم «منصور» با محوریت شهید ستاری ساخته شده و این نقش قبل از شما توسط محسن قصابیان ایفا شده بود، نگرانتان نمیکرد؟ طبیعتا در چنین شرایطی ممکن است قضاوتهایی شکل بگیرد.
نه، به هیچ وجه. اولا محسن از دوستان بسیار خوب من است و پس از پذیرش نقش، با او و سیاوش سرمدی، کارگردان «منصور» تماس گرفتم و از آنها اجازه خواستم. با توجه به اینکه در پروژه «منصور» هم حضور داشتم، ارتباط خوبی میان من و عوامل این فیلم وجود داشت. فکر میکنم که شخصیتهای معاصر و تاریخی را میتوان از زوایای مختلفی تعریف و روایت کرد. برای مثال، ما بارها شخصیت امیرکبیر را در آثار سینمایی و تلویزیونیمان به تصویر کشیدهایم؛ از زندهیاد ناصر ملکمطیعی گرفته تا سعید نیکپور، بابک نوری و بنده که نقش جوانیهای امیرکبیر را ایفا کردهام. به هرحال فیزیک تمامی این بازیگران با یکدیگر متفاوت است اما آنچه اهمیت دارد، نوع روایت و نگاه کارگردان است که چگونه میخواهد قصهاش را بگوید. در پاسخ به پرسش شما باید بگویم که من از این بابت نگران نبودم، زیرا معتقدم برخی چیزها که زمینی نیستند، کمک میکنند تا فضای لازم ایجاد شود. نمیدانم گفتن این حرفها درست است یا نه اما در بعضی لحظات ایفای نقش شهید ستاری، واقعا دلم لرزید و دیالوگهایی را به زبان جاری کردم که در فیلمنامه وجود نداشت و صرفا در آن لحظات به ذهنم خطور میکرد. انسان حس میکند برخی چیزها فراتر از پنداشت او کمک میکند که آمبیانس مورد نیاز ساخته شود.
به نظر شما اکران «هایپاور» در بخش هنر و تجربه موجب کاهش مخاطبان آن نمیشود؟ با توجه به موضوع فیلم، به نظر میرسد که این فیلم میتوانست به صورت عادی در سینماهای سراسر کشور به اکران درآید و مخاطبان عمومی را جذب کند.
نکته اول این است که با توجه به اینکه هادی محمدپور در قامت کارگردان این اثر، نخستین تجربه ساخت فیلم بلند سینمایی خود را پشت سر میگذاشت، تصمیم بر این شد که این فیلم در گروه هنر و تجربه به نمایش درآید.
«هایپاور» نقطه عطفی را نشان میدهد که کمتر درباره آن میدانیم
نکته دوم این است که فیلم، پیش از این یک پخش نوروزی هم داشته است و شاید یکی دیگر از دلایلی که در جدول اصلی اکران قرار نگرفت، همین باشد. من با شما موافقم که موضوعاتی مانند دفاع مقدس در زمره مسائل ملی و عمومی ما به شمار میآیند و هرکسی که رگ و خون ایرانی دارد، با این مسائل ارتباط برقرار میکند و دوست دارد درباره آنها ببیند و بداند. ضمن اینکه «هایپاور» یک عطفی را به ما ارائه میدهد که پیشتر درباره آن اطلاع چندانی نداشتیم. به اعتقاد من اصلا مهم نیست که فیلم به لحاظ کیفی ضعیف یا قوی باشد، این فیلم تلاش میکند روی نقطهای دست بگذارد و آن را آگراندیسمان کند. این نقطه چیزی نیست جز دفاع آسمانی و پدافند ایران. همین الان که ما به راحتی درحال نفس کشیدن هستیم، چشمان تیزبینی هستند که درحال رصد و نظارت بر آسمان کشورمان هستند. بسیاری از مردم این موارد را نمیبینند.
ما درباره مفهوم مرز، تصور و استنباط مشخصی داریم؛ مثلا میگوییم مرز جایی است که با سیمخاردار محصور و مشخص شده و در مجاورت آن، مرزبان با یک اسلحه ایستاده. اما درباره آسمان و مرزهای هواییمان چنین اطلاعاتی را نداریم و کمتر مطلع هستیم که آسمان ایران، چقدر مهم و راهبردی است. پدافند هوایی ایران از مراکز مهم اقتصادی، سیاسی و استراتژیکمان حراست میکند و اطلاعات همسایگان را در اختیار دارد. من در برنامه مستندی به همراه یکی از امرای ارتش نیروی هوایی حضور داشتم. جالب بود که در این برنامه، آن امیر ارتش میگفت ما در اردیبهشت 1359 پیشبینی میکردیم که ارتش بعث عراق میخواهد به ایران حمله کند. احتمالا بپرسید که آنها چگونه این پیشبینی را انجام داده بودند؟ به واسطه چشمان بیدار پدافند هوایی.
فیلم سینمایی «هایپاور» میکوشد تا به معرفی پدافند هوایی ایران بپردازد. ارتش و نیروهای نظامی ما روحیاتی دارند که هیچگاه مایل نیستند خود را به نمایش بگذارند. فارغ از این، شرایط نظامی و اقتضائات کاری آنها هم چنین چیزی را ایجاب نمیکند. شاید در فیلمهایی که تاکنون در سینما و تلویزیون ما ساخته شده است، بیشتر نظامیگری نیروهای پلیس را دیدهایم؛ اینکه چگونه دزدها و قاچاقچیها را دستگیر میکنند و… اما اینکه پدافند چیست و نیروهای هوایی چه اقداماتی را انجام میدهند، کمتر مورد اشاره قرار گرفته است. بدین معنا، ما درباره نیروی هواییمان، فیلمهای کمی داریم. مشخصا فیلمهایی که بتوانند ابهت و عملکرد این نیرو را به نمایش بگذارند.
میخواهم در همراهی با دیدگاه شما، تاکید کنم که در زمینه به تصویر کشیدن فضایی که درباره آن صحبت میکنیم، اشتیاق عمومی از سمت مخاطبان وجود دارد. به هر حال این سینما، در گونه سینمای اکشن جای میگیرد و یک فیلم جنگی هرچقدر هم که ریتم ضعیفی داشته باشد، در لحظات درگیری و نبرد نیروهای نظامی میتواند مخاطبان را به خود جذب کند. برخی تماشاگران فیلم به من میگفتند که در سکانسهای درگیری، موهای تنمان سیخ شد و احساس غرور پیدا کردیم. چنین احساساتی بیراه نیست، چرا که اینها گوشهای از رشادتهای نیروهای قهرمان ما در دوران دفاع مقدس است.
به جای وقایع دفاع مقدس؛ سراغ شخصیتها برویم
مهمترین مسئلهای که برای بازنمایی حماسه دفاع مقدس در سینمای ایران وجود دارد را چه میدانید؟
به نظر من باید برای سینمای دفاع مقدس کارهای مختلف و متعددی را انجام دهیم و بکوشیم تا این سینما در ژانرهای مختلف امتداد پیدا کند. لازم است شخصیتهای قهرمان سالهای دفاع مقدس را در سینما برجسته کنیم. ما معمولا به سراغ شخصیتها نمیرویم، غالبا سراغ وقایع، حوادث و عملیاتها میرویم. من به این رویکرد انتقاد دارم و معتقدم که باید به سراغ شخصیتها برویم؛ چراکه این وقایع توسط شخصیتها رقم خوردهاند. ما باید در سینمایمان بیش از اینها به قهرمانپروری و قهرمانپردازی روی بیاوریم. اگر قهرمانپردازی در سینمای ایران تقویت شود، آثار سینمایی هم قویتر میشوند. متاسفانه باید بگویم که در این زمینه معمولا ضعیف عمل کردهایم و امیدوارم در آینده بتوانیم این ضعف را جبران کنیم.