بعد از حوادثی که سودان طی ماههای گذشته شاهد آن بود و درگیریهای خونینی که در این کشور اتفاق افتاد و همچنان نیز ادامه دارد، بحث در کشور تبدیل به سوژه رسانهها شده است.روز پنجشنبه 27 جولای گروهی از فرماندهان نظامی این کشور موسوم به «شورای ملی حفاظت از میهن» اعلام کردند که از طریق کودتا قدرت را به دست گرفتهاند و علت کودتای آنها وضعین نابسامان اقتصادی و اجتماعی نیجر است. این کودتا ابتدا کاملا آرام و بیسر و صدا و بدون درگیری به رهبری سرهنگ «آمادو عبدالرحمن» انجام شد که طی آن «محمد بازوم» رئیس جمهوری نیجر برکنار و پارلمان نیز منحل شده است.
نیجر یکی از کشورهای فقیر آفریقایی است که به دلیل شرایط وخیم داخلی بستر مناسبی برای مداخلات خارجی دارد. نکته جالب توجه آنجاست که نیجر دارای منابع طبیعی و معدنی غنی از جمله نفت و طلا و نقره و زغال سنگ می باشد و چهارمین ذخایر جهانی اورانیوم را نیز در اختیار دارد. اما به جای اینکه مردم نیجر از این منابع بهرهمند شوند، ثروتهای آنها مستقیما نیاز کشورهای غربی را تامین میکند.
طرح اکواس برای مداخله نظامی در نیجر
در همین زمینه «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه فرامنطقهای رایالیوم و تحلیلگر برجسته فلسطینی در مقاله جدید خود برای این روزنامه نوشت، پس از آنکه وزرای دفاع کشورهای غرب آفریقا (اکواس) طرحی نظامی برای مداخله در نیجر تهیه کردند، در صورتی که رهبران کودتا قدرت را به محمد بازوم، رئیس جمهور نیجر در روز یکشنبه بازنگردانند، قاره آفریقا با بحران سیاسی شدیدی مواجه میشود که تا سر حد وقوع یک جنگ خونین پیش خواهد رفت. این امر ممکن است دو هفته قبل از اجلاس نشست «بریکس» در آفریقای جنوبی، موجب ایجاد شکاف امنیتی شدید در قاره آفریقا شود که ثبات و وحدت آن را تهدید میکند.
تلاش فرانسه برای تکرار سناریو لیبی در نیجر
عطوان افزود، فرانسه که از راه حل نظامی در نیجر حمایت میکند و به تحرکات نظامی در نیجر دامن میزند، ممکن است سناریوی خونین لیبی را تکرار کند و این بار به بهانه بازگرداندن محمد بازوم به عرصه قدرت در نیجر، رهبری یک جنگ جدید آفریقایی را بر عهده بگیرد. اما شک و تردیدهای زیادی درباره موفقیت این سناریو وجود دارد؛ زیرا کودتای نظامی در نیجر، آنگونه که ژنرال « عبدالرحمن التیچیانی» از رهبران این کودتا میگوید، این کودتا ضد دموکراسی نیست و درواقع علیه هیمنه استعماری فرانسه علیه نیجر و سرقت ثروتهای این سرزمین و محروم کردن ملت آن از ثروتهای خود به ویژه اورانیوم و طلا و فسفات است؛ عاملی که موجب شده نیجر یکی از فقیرترین و فاسدترین کشورهای آفریقایی باشد.
بر اساس این مقاله، درست است که فرانسه 1500 نیرو در کشور نیجریه در همسایگی نیجر دارد که توسط هواپیماهای جنگی و پهپادها حمیات میشوند؛ اما این امر تضمینی برای موفقیت پاریس در شکست کودتای نظامی نیجر نیست؛ چرا که این کودتا توسط گروههایی در مالی و بورکینافاسو نیز حمایت میشود و آنها اعلام کردهاند که هرگونه مداخله نظامی فرانسه در نیجر به معنای اعلان جنگ علیه دو کشور مذکور آفریقایی نیز هست و ارتشهای آنها با همه قدرت به میدان میآیند. همچنین مقامات مالی و بورکینافاسو تصمیم گرفتهاند صادرات اورانیوم به فرانسه را متوقف کنند.
در ادامه این یادداشت آمده است، اجرای طرح مداخله نظامی سازمان «اکواس» در نیجر در انتظار تصویب آن توسط سران کشورهای عضو این سازمان و چراغ سبز آمریکا و فرانسه است و باید منتظر هجوم نیروهای سازمان مذکور به نیجر در روزهای آینده باشیم. بعید نیست که آمریکا و فرانسه با مداخله نظامی فوری در نیجر موافقت کنند و ژنرالهای دو کشور نقش عمدهای در اجرای این طرح مداخله نظامی خواهند داشت. همچنین به نظر میرسد که فرماندهان ارتشهای آمریکا و فرانسه برای مداخله نظامی در نیجر به همراه فرمانده ارتش این کشور که تحت حمایت پاریس و واشنگتن قرار دارد، تقسیم نقش کردهاند.
عبدالباری عطوان تصریح کرد، سازمان اکواس پیش از این در دهه 1990 و اوایل 2000 علیه کودتاها در لیبریا، سیرالئون، گینه بیسائو، ساحل عاج، مالی و گامبیا مداخله کرده و آخرین مداخله نیروهای اکواس در کشورهای آفریقایی به سال 2017 در کنار نیروهای فرانسوی در کشور مالی برمیگردد. اما این سازمان در کودتای سودان برای سرنگونی نظام «عمر البشیر» مداخله نکرد. ما اکنون در برابر جنگ نفوذ شدید بین غرب به رهبری آمریکا با ائتلاف چین و روسیه هستیم و به نظر میرسد اجلاس آفریقایی-روسی که در 27 ماه گذشته در سن پترزبورگ برگزار شد و روسا و نمایندگان 53 کشور آفریقایی در آن حضور داشتند، این جنگ نفوذ را به نفع محور ضد غربی یعنی ائتلاف چین و روسیه رقم بزند.
غرب و آمریکا از شکست در آفریقا و خاورمیانه درس نگرفتهاند
وی ادامه داد، در حال حاضر هیچ نشانهای دال بر آمادگی شورای نظامی در نیجر برای بازگرداندن قدرت به محمد بازوم وجود ندارد. همچنین میانجیهایی که به دنبال راه حل سیاسی-دیپلماتیک برای بحران نیجر بودند نتوانستند پیشرفتی به دست آورند. بنابراین شاید بتوان گفت که جنگ نیابتی در داخل آفریقا بین قدرتهای بزرگ در نیجر و اطراف که برای نفوذ در قاره قهوهای رقابت میکنند بعید نیست. مشکل اینجاست که کشورهای غربی به رهبری آمریکا از شکستهای قبلی خود که در نتیجه مداخلات نظامی آنها در افغانستان، عراق و لیبی بود درس نگرفتهاند و همچنان از همان روشهای سلطهگری و غارت ثروتهای ملتهای آفریقایی و مردم خاورمیانه استفاده میکنند.
عطوان تاکید کرد، غرب و آفریقا به بهانههای مختلف اقدام به مداخله نظامی در آفریقا و خاورمیانه میکنند؛ گاه با حمایت از دیکتاتوریهای تحت حمایت خود در سودان و دیگر کشورها و گاه با جنگ علیه دموکراسی و غارت ثروتها در کشورهایی مانند لیبی، عراق، سوریه و اکنون در نیجر. اما به نظر میرسد ائتلاف روسیه و چین با حمایت از پروژههای توسعه، اعطای وام، کمکهای مالی، بومی سازی فناوری و کمک هزینههای آموزشی در جنگ نفوذ در قاره آفریقا و بیشتر مناطق خاورمیانه پیروز شده است. یکی از شواهد برجسته در این زمینه بخشودگی یا تسهیل بیش از 90 درصد از بدهی کشورهای آفریقایی شرکت کننده در اجلاس سن پترزبورگ از سوی مسکو و صحبتهای «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه درباره تامین رایگان غلات 6 کشور آفریقایی است.
بر اساس این گزارش، کشور آفریقای جنوبی که در پایان ماه جاری میزبان نشست بریکس خواهد بود، موضع تقریبا بیطرفانه در قبال کودتای نیجر اتخاذ و مخالفت خود را با هرگونه مداخله نظامی در این کشور اعلام کرد. چند روز آینده بسیار سرنوشتساز خواهد بود و صحبت قطعی درباره جنگ یا صلح دشوار است اما نکته مسلم آنجاست که شاهد یک شکاف بیسابقه در قاره آفریقا هستیم که ممکن است سالها ادامه داشته باشد و شاید این قاره چندین دهه در وضعیت تنش بماند.
در پایان مقاله عطوان آمده است، مداخله ناتو در لیبی به رهبری فرانسه شاید نظام سرهنگ «معمر قذافی» را سرنگون کرد اما چیزی جز هرج و مرج و کشتار و غارت دهها میلیارد دلار ثروت لیبی را برای مردم این کشور نداشت. در مرحله فعلی بعید است که هرگونه مداخله جدید فرانسوی-آمریکایی در نیجر و منطقه ساحل به نتایج بهتری منجر شود؛ چرا که پیشتر جنگ فرانسه در مالی با شکست به پایان رسید. شاید کودتای نیجر که تحت حمایت ملت فقیر و ستمدیده این کشور است بتواند بالاخره پرونده نفوذ استعماری فرانسه و آمریکا را در قاره آفریقا ببندد؛ قارهای که طی سالهای گذشته معادلات را در جهت مخالف منافع غرب تثبیت کرده است.