چند وقت اخیر در بازار کتاب شاهد این موضوع هستیم که روزبهروز کتابهای ایرانی کمتری نوشته میشوند، کتابهای توقیفی هم که دیگر تعدادشان از دستمان دررفته است، نویسندهها حتی اگر سوژه هم داشته باشند هیچ انگیزهای برای نوشتن ندارند. روزبهروز وضعیت اقتصادی بدتر میشود و عملاً حق مؤلف به صفر میرسد و تنها چیزی که باقی میماند یک کتاب چاپ شده با اسم آن نویسنده است!
حسین نادری یکی از شاعران کشورمان در گفتگو با خبرنگار گسترش نیوز ضمن اشاره به وضعیت معیشت شاعران گفت: این امکان وجود دارد که نویسندهها به علت مشکلات مالی از نوشتن دست بکشند. هنرمندان اصولا دنبال این نیستند که از هنر پول دربیاورد، کسی که وارد عرصه هنر میشود، مخصوصاً در حوزه ادبیات میدانند که آنچنان پولی در آن نیست، برای مثال همانند حوزه سینما نیست که میلیاردها پول جا بهجا شود.
نادری در رابطه با گذراندن زندگی از طریق این حرفه نیز گفت: نویسنده و شاعر و بهطور کل کسانی که قلم میزنند، زندگیشان مانند بقیه خرج دارد و به قولی باید نون زن و بچهاش رو بدهد و زندگی خودش را تأمین کند. وقتی که عایدی مالی برای آنها ندارد، کمکم اولویت زندگی آنها معطوف به بخش اقتصادی میشود و منحصرا تامین معاش اهمیت پیدا میکند، اگر هم تامین معاش نباشد، در این شرایط وقت و حالی برای نوشتن نیست؛ به همین منوال اولویتها تغییر میکند و باید نویسندگی و شاعری را کنار بگذارند یا کمکار شوند.
وی در رابطه با شغل دوم نویسندگان افزود: نویسندگی و شاعری شغل نیست، یک عشق است، اگر هم شغلی داشته باشد باید در حوزه علاقه خودش مثل حوزه ادبیات و فرهنگ باشد، اما متأسفانه حوزه فرهنگ ما دست کسانی است که هیچ ارتباطی بافرهنگ و ادبیات ندارند! نویسندههای ما در اسنپ، کارگاه نجاری و یا اینجور جاها کار میکنند، شاعرهای خیلی خوبمان هم هستند، که زندگی سختی دارند. اگر در جای دیگری از این دنیا بودند، قطعاً طور دیگری از آنها استقبال میشد.
این شاعر کشورمان در رابطه با وضعیت سانسور و ممیزی بیان کرد: امسال نسبت به مهرومومهای گذشته دست ما را بازتر گذاشتند؛ ولی محدودیتهای دیگری به حوزه کتاب و کتابخوانی وارد کردند، برای مثال نشرهای خصوصی باید کاغذ را بهشدت گران بخرند و طبیعتاً حق مؤلف بهشدت پایین میآید. ناشر پولی نمیتواند بدهد و نهایتا توان چاپ کتاب مولف را دارد. از این جهت خیلی ضربه میخورند؛ مخصوصاً در حوزه شعر، ناشران این حوزه روبهزوال میروند. ما با این شرایط مردم را به سمت خواندن کتاب های زرد و سطحی سوق میدهیم، کتابهایی مثل چگونه پولدار شویم؟ چگونه موفق شویم؟ خب اگر قرار بود که همه آدمها موفق و پولدار شوند که اینهمه اختلاف طبقاتی نبود، در همه جای دنیا هم همین است و مختص به ایران نیست؛ اگر میخواهیم این اتفاقات نیفتد باید کاغذ دولتی به ناشران بدهیم.
نادری در رابطه با چگونگی گرفتن کاغذهای دولتی اظهار کرد: کاغذ دولتی را به نشرهایی میدهند که حرفهای دولتی بزنند، یعنی حرفهایی که خوشامد دولت باشد، حتی اگر از اهلبیت هم بگویید بازهم دلیلی برای چاپ نکردن آن پیدا میکنند. اخیرا تعدادی از نویسندگان هستند که در فضای مجازی به شهرت میرسند و بعد اقدام به چاپ کتابشان میکنند، عموماً هممتن این کتابها همان چیزی است که در کپشن اینستاگرامشان است.
وی ضمن اشاره به این موضوع که روند فعلی در تسریع چاپ شدن کتابهای این افراد تأثیر دارد یا خیر گفت: این داستان زمانی است که اولویت نشرها دیگر ارزش ادبی نیست، بلکه ارزش اقتصادی آن است، مثلا اینکه چقدر این کتاب میفروشد و چند نوبت چاپ میاورد، البته این هم طبیعی است و همه اینها به شرایط اقتصادی برمیگردد و نمیشود به ناشر خرده گرفت؛ باید به سیستمی که این فضا را ایجاد کرده است گلایه کرد.
نادری در پایان گفت: در مواردی هم روند ذکر شده، خوب است، چون بعضیها از همین فضای مجازی میآیند و میبینید که قلمشان بسیار خوب است اما مسئله این است که کتاب نوشتن برخی از فعالان مجازی میتواند قوه ادبی را تقلیل بدهد و سطح ادبی نویسندگی رو در سطح کلانتر پایین ببرد، درواقع وقتی چیزی خیلی میفروشد الگو میشود و بقیه میخواهند مثل آن بنویسند و این دلیلی است که باعث پایین آمدن سطح ادبی در بعد کلان شود.
منبع: گسترش نیوز
نوشته ماجرای نویسندگی در گوشه کارگاه چوب / کار شاعران به اسنپ کشید اولین بار در پایگاه خبری همت خبر. پدیدار شد.