موضوع کمآبی و خشکسالی را باید پذیرفت. این پذیرفتن دو نتیجه اساسی در پی دارد: اول اینکه با بررسی چرایی پیدایش این مشکل میتوان از علل تشدید آن جلوگیری کرد و تا حدی زاویۀ این شیب تند را کاهش داد و دوم اینکه برنامهریزی و مدیریت بهتری روی منابع موجود انجام داد تا بتوان ضمن بهرهوری از آنها، از هدررفت جلوگیری کرد.
در این شرایط به زعم اغلب کارشناسان، مدیریت بخش کشاورزی مهمترین اقدام دولت است. در این مدیریت مطلوب، اولاً باید بر اساس آمایش سرزمینی و مزیتها و منابع موجود، به جز در موارد استراتژیک، کشت محصولات آببر را متوقف کرد. اقدام دوم، استفاده از فناوری روز در کشاورزی و پرهیز از روشهای سنتی آبیاری است و اقدام سوم توسعۀ کشاورزی هوشمند است. در این بین، تولید محصولات در محیط گلخانهای نیز یکی از بهترین راهکارها برای رفع نیازهای بومی و افزایش تولید و ایجاد همترازی بین تقاضا و عرضه است.
نکتۀ مهم اینکه کشور باید در کنار تضمین امنیت غذایی، نیمنگاهی به توسعۀ تجارت محصولات زراعی و باغی کند چراکه ارزشافزودۀ برخی از محصولات بسیار بالاست به ویژه اگر برای نو ارزشآفرینی اقداماتی مانند توسعۀ صنایع تبدیلی و تکمیلی در کنار مزارع و باغات جدی گرفته شود.
در تمام این فرایندها نباید از حقوق کشاورزان و اقتصاد این بخش غفلت کرد چراکه معیشت جمعیت زیادی از روستائیان به طور مستقیم و بخش قابل توجهی به صورت غیرمستقیم به کشاورزی وابسته است.
در چنین شرایطی، دولت باید بداند هرگونه سرمایهگذاری در توسعۀ فناوریهایی مانند آبیاری قطرهچکانی و تزریق دانش و هوشمندسازی کشاورزی، نوعی سرمایهگذاری است که آثار و برکات کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدتی برای مجموعه کشور دارد. نتایجی که هم کشور را در امنیت غذایی تضمین میکند، هم ارزشافزودۀ بالایی به اقتصاد تزریق خواهد کرد و هم موجب اشتغالزایی فناورانه و نوآورانه در یکی از بخش سنتی اقتصاد خواهد شد. علاوه بر همۀ این موارد، از هدررفت منابع موجود اعم از آب و خاک نیز جلوگیری میشود و نسل آینده نیز میتوانند از داشتههای سرزمینی بهرهمند شوند.
نوشته هوشمندسازی کشاورزی و ضرورت آن در بحران آب اولین بار در پایگاه خبری همت خبر. پدیدار شد.