چهاردهم امرداد ۱۲۴۸ خورشیدی سالروز صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار است. در واقع فرمان مشروطه ، دستور تشکیل مجلس شورا در ایران و ثمره تلاش های آزادیخواهان وطن برای رهایی از استبداد مطلق شاهنشاهی است. جنبشی حق طلبانه که در سطح منطقه خاورمیانه منحصر بفرد بود. در زمانی که ما پارلمان داشتیم همسایه شمالی […]
چهاردهم امرداد ۱۲۴۸ خورشیدی سالروز صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار است. در واقع فرمان مشروطه ، دستور تشکیل مجلس شورا در ایران و ثمره تلاش های آزادیخواهان وطن برای رهایی از استبداد مطلق شاهنشاهی است. جنبشی حق طلبانه که در سطح منطقه خاورمیانه منحصر بفرد بود. در زمانی که ما پارلمان داشتیم همسایه شمالی و بسیاری از کشورهای مترقی امروزه دارای نظامی استبدادی بودند.
به یمن جانفشانی فرزندان این مرز وبوم کشور قدم در راه دمکراسی گذاشت. در مجموع تشکیل مجلس اول شورای ملی، دوماه بعد از امضای فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه اتفاقی دورانساز در تاریخ معاصر ایران بود که به قول دکتر حسین بشیریه مرز تاریخ جدید و قدیم ایران را مشخص میسازد.
با این رویداد مفاهیم مدرن وارد نظام سیاسی ایران شد و ساختار حکومتی از سلطنت مطلقه به پادشاهی مشروطه تحول یافت. آغاز قانونگذاری در ایران در واکاوی ریشهای محصول دههها روشنگری روشنفکران و پیشگامان تجدد و نوسازی در ایران،مبارزات سیاسی مسالمتآمیز چندساله، بنبست نظام پادشاهی قاجار در بهبود اوضاع پریشان اقتصادی جامعه، تحولات زمانه و تأثیر عوامل خارجی بود.
روشنفکران، روحانیون ، بازاریان و بسیاری دیگر در به ثمر رسیدن این نهضت حضوری فعال داشتند اما در خصوص نقش شهرهای ایران بیشتر به نام تهران ، تبریز، گیلان و اصفهان بر میخوریم و کمتر نقشی برای کرمانشاهان در این دوره تاریخی به چشم می خورد. نقش کرمانشاه و ایلات و طوائف آن در حرکت و تثبیت مشروطه در خور توجه و نیاز به بررسی دارد.
« موقعیت ویژه کرمانشاه سبب شده بود که این شهر محل تلاقی چند رویداد تاریخی باشد و چون از نقاط معتبر تجاری و مراکز مهم اداری غرب کشور بود، محیط مناسبی برای حرکت های اصلاحی نو چون جنبش مشروطه به شمار می رفت. » (سلطانی )
وجود چهره های پر نفوذ مستبد حکومتی و ملاکان و اربابان و روسای ایلات وعشایر که مشروطه را مخافل منافع خود می دیدند عرصه را بر مردم کرمانشاه و آزادیخواهان تنگ کرده بودند.
« در کرمانشاه، با وجود شخصیت هایی مانند سالارالدوله، سیف الدوله، ظهیرالدوله که در غرب کشور و شهر کرمانشاه مصدر امور مهمی بودند و بر مشروطیت تأثیر گذار، باید به تاریخ مشروطه ی این شهر توجه کافی شود، تا بست نشینی ها و دیگر ها، شورش عوامل و شخصیتهای مؤثر شناسایی و اثرگذاری و همراهی شان با جریان مشروطه خواهی مشخص شود» (پروین رستمی)
در رابطه با نقش کرمانشاه در جنبش مشروطه باورهای دوگانهای وجود دارند. برخی مانند «آن لمبتون » کرمانشاه را شهری واجد اهمیت در جنبش مشروطه ندانستهاند، اما برخی دیگر از منابع خلاف این دیدگاه را ارائه دادهاند. «دانشنامۀ ایرانیکا» سهم کرمانشاه در جنبش مشروطه را به سزا و اوضاع شهر کرمانشاه را پس از مجلس دوم مشروطه بسیار انقلابی دانسته است.
علیرضا گودرزی در کتاب ایل کلهر در دوره مشروطیت اشاره اینچنینی دارد «در آغاز سده بیستم همزمان با حرکت مردم در تهران برای تأسیس عدالتخانه و برقراری مشروطیت، در دیگر شهرها نیز فعالیتهای زیادی از جانب طرفداران مشروطه انجام گرفت که با مخالفت طرفداران استبداد روبرو شد. این فعالیتها دامنه کشمکشها را گسترش داد و اوضاع کشور را به سویی کشاند که این دو گروه در مقابل یکدیگر شروع به دستهبندی نمودند. این دستهبندیها در کرمانشاه منتج به درگیری میان مستبدین و مشروطه خواهان گردید و باعث نا آرامی منطقه شد»
متاسفانه این درگیریها ریشه در جایی دیگر داشت که منافع خود را در خطر میدید.
«آنچه اوضاع کرمانشاه را متشنج تر میکرد نامه هایی بود که از دربار به حسب الامر محمدعلی شاه به سران ایالت غرب، کلهر و سنجابی، نوشته می شد و آنها را به حمله به شهر کرمانشاه و از میان بردن مشروطه خواهان تشویق میکرد . این نامه ها به دست مشروطه طلبان افتاد و سواد آنها را برای رهبران ملیون تهران فرستادند و از بدخواهی محمدعلی شاه نگرانی و اضطراب خود را آشکار نمودند»( ملک زاده، )
اصغر شیرازی نیز در تحلیل مشروطیت در میان کردها معتقد است « که در کرمانشاه نسبت به دیگر مناطق کردنشین جنبش بیشتری وجود داشتهاست.
در واقع در منطقۀ کرمانشاه موضع چندگانهای در قبال مشروطه وجود داشت که سبب میشد برخی از آن حمایت کرده و برخی دیگر با آن مخالفت کنند. بیشتر ایلات کرد در کرمانشاه، اردلان و مکریان از مشروطه حمایت نمیکردند. کردهای سنندج و کرمانشاه نیروی اصلی سالارالدوله برادر احمدشاه بودند که به دنبال رسیدن به قدرت بود. در این میان ایل کلهر در درگیریهایی که سالارالدوله به راه انداخته بود و از ۱۲۸۶ تا ۱۲۹۱ ادامه داشت نقش اساسی را بازی میکرد و از ابتدا علم مخالفت را با مشروطهطلبان برداشته بود. همچنین به گفتۀ احمد کسروی برخی ایلات کرد نیز با عثمانی در حمله به ایران همکاری میکردند. از طرف دیگر در قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی و نظامنامۀ انتخابات نیز توجهی به ایلات نشده بود و تنها امکان مشارکت در سیاست برای ایلات به انتخاب یک نفر به عنوان نماینده در انجمن هر ایالت محدود شدهبود که خود یکی از دلایل نارضایتی ایلات بود. در نظامنامۀ انتخابات مجلس دوم مسئلۀ راهیابی نمایندگان ایلات به مجلس به تصویب رسید، اما تنها به پنج ایل بختیاری، قشقایی، شاهسون، ترکمن و خمسه اجازه داده شد در مجلس شورای ملی نماینده داشته باشند، و ایلات کرمانشاه، سنندج، سقز، ساوجبلاغ مکری تنها حق داشتند به نمایندگان دیگر رأی بدهند».
موقعیت خاص کرمانشاه و وجود ایلات و عشایر قدرتمند و سران و حکام مستبد در آن میتوانست مشکلات عدیده ای را در به ثمر رسیدن نهضت مشروطه پیش روی انقلابیون قرار داده و آن را با چالش جدی مواجه گرداند. شورش سالارالدوله در غرب کشور بر علیه محمد شاه و داعیه ی شاهنشاهی ایران زمین در اوج انقلاب مشروطه که منجر به حمله و کشتار و غارت اموال مردم بی دفاع کرمانشاه گردید میتوانست جبهه دیگری را برای مشروطه خواهان باز نموده و انسجام نیروهای آن را دستخوش حوادث جدی نماید.
ملکزاده در ذیل حوادث شهرهای ایران در این ایام، راجع به اوضاع کرمانشاه مینویسد:
« این شهر که مرکز ایالت غرب ایران است و بیش از سایر شهرها، مردان مستبد و مقتدر دارد در طلوع مشروطیت میدان جنگهای خونین و قتل و غارتهایی شد که در سایر نقاط ایران نظیر آن دیده نشده بود.» در همین راستا علیرضا گودرزی اوضاع شهر را اینچنین بیان می نماید« حاکم شهر حاجی سیف الدوله برادر عین الدوله مرد مستبدی بود و نمیخواست وکلایی برای مجلس انتخاب شوند. این بود که به مخالفت مشروطهخواهان برخاست و در نتیجه جنگ در میان دو دسته درگرفت. مستبدین خانههای ملاهای معروف را که مخالف مشروطه بودند مرکز خود قرار دادند و مشروطهطلبان در قنسولخانه انگلیس و تلگرافخانه اجتماع کردند. شهر بهکلی در حال تعطیل بود بازارها بسته و هزاران مرد مسلح از دو طرف شب و روز با هم جنگ و تیراندازی میکردند. چندین هزار نفر از ایلات مسلح اطراف کرمانشاه به تحریک مستبدین به شهر هجوم بردند، بازارها و خانههای مردم را غارت کردند و عدهای بیگناه را کشتند.»
در مجموع تلگرافهایی که از سایر نقاط کشور به کرمانشاه مخابره میشد بخوبی از اهمیت این شهردر جریان نهضت مشروطه واقف خواهیم بود. در اوج درگیری محمدعلی میرزا شاه قاجار با مجلس و شورش شهرها تلگرافی که انجمن ایالتی در باره بیزاری از پادشاهی فرستاد ، ، همه شهرها را به خروش در آورد ، از همدان و اصفهان و شیراز و رشت و کرمانشاهان وگرگان و زنجان و دیگر نقاط ، تلگراف ها به تبریز و تهران یا به شهرهای دیگر زده شد.
متن تلگراف انجمن رشت به کرمانشاه:
« انحمن ولایتی: اساس مشروطیت از کارشکنی محمد علی میرزا در تزلزل دارالشوری دچار نفوذ استبداد است عموم ملت در اجرای نیات مقدس دارالشوری حاضر، مجاهدین با تمام قوا مصمم عزیمت به تهران ، به سایر انجمن ها اطلاع دهید .(مجاهدین)»
تلگراف دیگری از اصفهان و انتخاب نایب السلطنه از اسپهان به کرمانشاهان:
« انجمن ملی کرمانشاه: ما نایب السلطنه را معین گردیم چهارده ولایت امضا نمودند فقط کرمانشاه باقی مانده ، فورا جواب دهید .(انجمن ملی اصفهان)»
مشکلات و فشار فراوان بر مردم و عدم توجه حکمران به تلگرافهای مجلس و اصرار در مخالفت با مشروطه تا آنجا بود که مردم و مشروطهخواهان کرمانشاه تلگرافی برای علماء ثلاثه در نجف مخابره نمودند . ناظمالاسلام در ذیل حوادث روز دوشنبه ۱۳ ذیالحجه الحرام به سال ۱۳۲۴ه.ق مینویسد:
« امروز مجلس تعطیل است. در انجمن طلاب مذاکره از اختلاف کرمانشاه بود که در کرمانشاه اختلافی بزرگ در قبول مشروطیت به میان آمده، بالاخره رجوع به علماء عتبات کردهاند. علماء ثلاثه نجف یعنی جناب حجهالاسلام آقای حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل و جناب حجهالاسلام آقای آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و جناب آقای حاج شیخ عبدالله مازندرانی حکم کردهاند به وجوب مشروطیت دولت ایران و اینکه مردم اطاعت احکام مجلس شورای ملی را بنمایند. با این وصف جمعی از مستبدین و علماء مخالفت نموده مانع انتخاب وکلا میباشند؛ ولی امام جمعه کرمانشاه با نهایت میل در امر مشروطیت و امر انتخاب ساعی است از بذل مال وجان دریغ نمیفرماید. بنای طلاب بر این شد که مجلس رسماً از دولت بخواهد که مانعین مشروطیت را جلوگیری نماید. »
مردم کرمانشاه که از مظالم حکومتهاى محلى و ارکان دولت ناراضى بودند به امید آنکه حکومت مشروطه حقوق آنان را تأمین خواهد کرد، دست به قیام زدند و علمایى همچون حاج آقا محمد مهدى که از علماى روشنفکر و آزادیخواه کرمانشاه بود رهبرى نهضت را به دست گرفت و مجاهدان مسلّح و نویسندگان و تجار و مالکان در این راه به آنان پیوستند. پس از اینکه رهبر مشروطهخواهان کرمانشاه، یعنی امام جمعه شهر فوت شد و به قولی توسط مستبدین مسموم گردید؛ و از طرف دیگر سیفالدوله همچنان در عقیده و مرام خویش در دشمنی با مشروطهخواهان استوار بود، و ایلات و عشایر بیشتر طرفدار مستبدین و قشون دولتی بودند تا مشروطه خواهان. به همین علل، طرفداران مشروطه و رهبر آنها که پس از فوت امام جمعه، اکنون حاج محمد مهدی روحانی محبوب و سرشناس کرمانشاهی بود وقتی که دیدند سیفالدوله حاکم کرمانشاه با مستبدین آشکارا همراه است و به تلگرافهای مجلس وقعی نمینهد از ترس جان به قنسولگری انگلیس پناه آوردند. با وجود این باز مستبدین و ایلات و طوایف طرفدار آنها در آنجا به متحصنین که جمعیت آنها در حدود ۲۰۰۰ نفر و بلکه بیشتر بود حمله ور میشوند.
ملکزاده مینویسد: « چون مستبدین از کمک ایلات بهره مند بودند به طرف قنسولخانه که مشروطه خواهان در آن متحصن بودند هجوم بردند و تیراندازی کردند ولی جرأت نکردند وارد قنسولخانه شوند و متحصنین را به قتل برسانند. آقا محمد مهدی که رئیس حزب میلیون بود، با دوهزار نفر در قنسولخانه انگلیس متحصن بود و محمد علی شاه تسلیم او را از سفارت انگلیس تقاضا کرد؛ ولی سفارت نپذیرفت.»
این پایداری و حرکت انقلابی مردم در اعتراض به حاکم ضد مشروطه به ثمر نشست.
«متحصنین مدتی در قنسولگری متحصن بودند تا اینکه در نتیجه اعتراضات سفارت انگلیس و شکایات متحصنین و مردم، سیفالدوله مستبد عزل گردید و ظهیرالدوله که مردی آزادیطلب و خیرخواه بود بهجای او منصوب گردید.» (علیرضا گودرزی)
در انتخابات مجلس بر اثر فشار اعیان و ترغیب پایتخت نشینان مقرر بود که نمایندگانی که هیچگونه همخوانی با مشروطه نداشته روانه مجلس گردند. مردم زیر بار انتخابات فرمایشی و تحمیلی نرفته و شهر در آستانه هرج و مرج قرار گرفت .
بطوریکه صنیع الدوله رییس مجلس در باب تذکر از انتخابات در آذربایجان استقبال و در خصوص بقیه بلاد تذکر و بصورت نمونه از عدم نماینده شدن در قزوین و کرمانشاه و غیره نام برده واز مردم خواست سران مستبد شهر را به عنوان وکلای خود در مجلس نپذیرند.
«سرانجام، حجه الاسلام آقا محمد مهدی مجتهد که پنج سال بود که از نجف برگشته بود، برای وکالت کل انتخاب گردید، وی از روحانیان محبوب و آزادیخواه کرمانشاه بود که رهبری مشروطه خواهان را، بعد از مرگ امام جمعه ،آقا اسدالله آل آقا بر عهده گرفت و به وسیله او وکلا را انتخاب کردند. نمایندگان از کرمانشاه،حاج محمد صالح از سوی مالکان، و حاج ملک محمد، به نمایندگی تجار و کسبه انتخاب شدند و برای شرکت در دوره ی اول مجلس شورای ملی که چندین ماه از تشکیل آن میگذشت ، عازم تهران شدند.»( سنجابی)
در فضای نسبتاً آزاد پس از انقلاب مشروطه به جز انجمنهای ایالتی و ولایتی، تعداد زیادی انجمن غیرحکومتی در دوران مشروطه به راه افتاد که یکی از ارکان جامعۀ مدنی را میساختند. در شرایطی که در تهران نزدیک به دویست، در اصفهان چهل، در کاشان چهارده و در رشت سیزده انجمن به راه افتاده بود، در کرمانشاه نیز ده انجمن غیرحکومتی تأسیس شده و به فعالیت مشغول بود همچنین نشریات متعددی در کرمانشاه منتشر شد که انتشار نشریهای به نام شهاب ثاقب به مدیرمسئولی سید عبدالکریم غیرت که حتی پیش از صدور فرمان مشروطع انتشار مییافت جالب توجه است.
فعالیتهای این انجمن ها و مطبوعات در بسیج مردم و آگاهی رساندن به آنان در انتخابات سوم مجلس شورای ملی بخوبی مشخص بود . « چنانکه تعداد شرکتکنندگان در انتخابات در شهر کرمانشاه پس از تهران و همدان بیشترین تعداد بوده است. » ( اصغر شیرزادی)
یکی از انجمن های فعال در کرمانشاه انجمن غیرت بود که توسط میرزا ابراهیم آقا تبریزی فرزند علی زنجانی که از روحانیان روشن فکر عصر خود بودتشکیل گردیده بود وی پس از تشکیل مجلس اول، به نمایندگی از سوی مردم تبریز انتخاب گردید و به همراه ده نماینده دیگر عازم تهران گردید.
در مجلس با کارشکنیهای دربار به شدت مقابله میکرد و در تصویب متمم قانون اساسی پافشاری نمود و از افراد مؤثر در قضیه استیضاح علی اصغر خان اتابک بود. وی رئیس انجمن غیرت بود و در جریان حمله دولتیان به مجلس، به همراه تقی زاده اصرار به مقاومت مسلحانه داشت.
« انجمن غیرت همزمان با تهران و سایر شهرستانهای مهم در کرمانشاه نیز تشکیل شد که هسته مرکزی آن آزادی خواهان برجسته کرمانشاهی بودند، از جمله میرزا احمدخان معتضدالدوله، میرزا علی خان وزیر، امان الله خان سیف السلطان، میرزا علی خان گوران، ابوالفتح میرزا دولتشاهی، محمدصادق میرزا دولتداد، یارمحمدخان سردار مجاهد، حسین خان معاون و غیره، بودند ماهیت این انجمن نظارت بر روند صحیح تحرکات مشروطه خواهان و برداشتن موانع و تسویه و تصفیه پیشتازان استبداد مرکز و مناطق مختلف بوده است .(سلطانی)
متاسفانه تاکنون بصورت تخصصی در خصوص نقش و تاریخ مشروطه در کرمانشاه تحقیقات کامل و روشنی صورت نگرفته و چه بسا اسناد و مدارک فراوانی نزد اشخاص بوده که با گردآوری آنها بتوان نقاط مبهم و تاریک این نهضت را پیش از گذشته روشن نمود .
این کار میسر نیست تا زمانی که مدیر کل میراث فرهنگی آستین همت را بالا زده و با تشکیل خانه مشروطه کرمانشاه وبکارگیری دوستداران فرهنگ این خطه حق مطلب را ادا نماید. ببینیم از فرمان مظفر تا عمل جناب فرمانی مدیر کل میراث فرهنگی راه به کجا خواهیم برد؟ خانه مشروطه کرمانشاه مطالبه مردمی و نخبه گان این استان بوده و سزاوار است همچون شهرهای دیگرنام کرمانشاه به لطف ایستادگی و مقاومت آن و جانفشانی های سردارانی همچون یارمحمدخان و دیگران نیز با مشروطیت پیوند زده شود.
منوچهر خردمندی