با اعلام در خصوص آزاد شدن بیش از ده میلیارد دلار از کشورمان برخی افراد و جریانهای سیاسی با شایعاتی تلاش دارند تا اتفاق رقم خورده را به عنوان یک توافق ضعیف و یا توافقی غیرعزتمندانه معرفی کنند.
« » یک از برچسبهایی است که در ۲۴ ساعت گذشته برای معرفی توافق اخیر استفاده شده است.
نگاهی به چیستی پروژه «نفت در برابر غذا» و توافق اخیر میتواند ابعاد این مساله را روشن کند.
چیستی نفت در برابر غذا
«نفت در برابر غذا» عنوانی برنامه ای است که سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه ۹۸۶ در سال ۱۹۹۵ در ارتباط با پرونده عراق به ثبت رساند.
بر اساس این قطعنامه، عراق که پس از حمله به کویت توسط سازمان ملل مورد تحریم واقع شده بود اختیار فروش محصولات نفتی خود را به شورای امنیت واگذار کرد. عراق تنها مجاز شد تا عواید تنها حاصل از فروش نفت خود را برای تامین نیازهای اولیه مانند موادغذایی و دارو استفاده نماید.
اما پروژه «نفت در برابر غذا» تفاوتهای بنیادینی با توافق حاصل شده اخیر توسط دولت سیزدهم دارد. در ادامه برخی از این تفاوتها بررسی میشود.
قیاس معالفارق
یکم؛ بر اساس توافق اخیر هیچ قطعنامهای در ارتباط با پرونده ایران صادر نشده و قرار هم نیست جمهوری اسلامی ایران اختیار فروش نفت خود را به دیگران واگذار کند. دولت سیزدهم توانسته است بدون توافق و قبول زیادهخواهی غرب، فروش نفت کشور را از دویست هزار بشکه به حدود دو میلیون برساند. این اتفاق مهم در شرایط تحریم باعث شده تا رسانههای خارجی از آن با عنوان «ناوگان اشباح» برای فروش نفت یاد کنند. عراق اساسا فاقد زیرساخت لازم برای دور زدن تحریمها بود و در چنین شرایطی به پروژه «نفت در برابر غذا» تن داد.
دوم؛ پولهای آزاد شده ایران پولهای دور زدن تحریمها نیست؛ چرا که درآمد حاصل از دور زدن تحریمها دریافت میشود و به هیچ عنوان قابل بلوکه شدن نیست. پولها بلوکه شده در کره جنوبی در شرایط غیرتحریمی وجود داشت و از آن برای خرید کالاهای مورد نیاز کشورمان استفاده میشد. اکنون نیز قرار است این پولها برای مصارف مهم کشور استفاده شود.
سوم؛ طبق پروژه «نفت در برابر غذا» عراق همه درآمد خود را تحت نظر سازمان ملل مصرف میکرد. درآمدهای حاصل از فروش نفت ایران که اکنون چندین برابر دو سال گذشته است تحت نظر هیچ سازمان بین المللی یا کشور دیگری قرار ندارد و براساس صلاحدید مقامات کشور مصرف میشود. بر اساس توافق اخیر پولهای بلوکه شده ایران نیز به قطر انتقال خواهد یافت و ایران به تمام داراییهایی آزادشده خودش دسترسی کامل و مستقیم دارد. این منابع برای نیازهای مختلف کشور حسب تشخیص مراجع ذیصلاح هزینه خواهد شد. این مهم باعث میشود فشار منابع ارزی داخلی کمتر شده و ذخایز ارزی کشور بار دیگر تقویت گردد.
چهارم؛ الصاق برچسب «نفت در برابر غذا» به توافق کنونی به عنوان یک بازی سیاسی و جناحی زرد علیه دولت سیزدهم قابل تحلیل است. این برچسب زنی غیرمرتبط توسط کسانی مطرح میشود که چندین سال «رویای ایجاد کانال اینستکس برای خرید غذا و دارو» را به مردم فروختند و در آخر هم نتوانستند همین کانال مالی وعده داده شده را به نتیجه برسانند!
آمریکاییها که در دولت قبلی ایران پیشنهاد آزاد شدن یک یا دو میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده کشورمان را در ازای عدم غنیسازی بیست درصد میدادند اکنون در قبال تبادل زندانیان دو کشور تمامی پولهای بلوکه شده کشورمان را آزاد خواهند کرد.
این اتفاقات مثبت که در سایه سیاست خارجی مقتدرانه دولت سیزدهم رقم خورده است توسط جریان تحریف و با برچسبهایی چون "نفت در برابر غذا" نادیده گرفته میشود تا واقعیت چرخش دیپلماسی التماسی به دیپلماسی عزتمندانه نادیده گرفته شود.