علی نصیریان خطاب به جوانان گفت: حال و آینده هنر نمایش در دست شما جوانان است. یادتان نرود. برای کار هنر کم آوردن معنا ندارد؛ اگر هدفی دارید باید آن را پیگیری کنید. اگر شکست خوردید، اگر نگذاشتند و نتوانستید کارکنید، هرگز ناامید نشوید. خلاقیت مانند آب است که نشت میکند، بیرون میآید و راه خود را پیدا میکند.
نشست صمیمانه «علی نصیریان» با اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینما با عنوان«یک عمر خاطره، نمای نزدیک» عصر روز گذشته شنبه ۴ شهریور در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این نشست علی نصیریان درباره علاقه خود به نمایشنامهنویسی گفت: من برای نمایشنامهنویسی به تئاتر نیامده بودم بلکه برای بازیگری آمده بودم و به طور کامل تمرکزم روی بازیگری بود. من معتقدم جوهر کار تئاتر، بازیگری است. هر هنری اعم از کارگردانی، تهیه کنندگی، طراحی صحنه و لباس و… جای خود را دارد اما بازیگری با تمام این هنرها متفاوت است زیرا تمام این عوامل در بازیگری خلاصه میشود.
وی افزود: گاهی تصور میشود بازیگر نیز یکی از عواملی است که باید در اختیار کارگردان قرار گیرد و کارگردان از او برای بیان کار خود استفاده کند، در حالی که اینگونه نیست. بازیگر خودش مولف ، آرتیست خلاق،نویسنده است و نقش را با اجرا و بازی خود مینویسد.
نصیریان ادامه داد: اگر تعداد معدودی نمایشنامه نوشتم تنها سیاهمشقهایی بود که میخواستم برای خودم نوشته باشیم و به همین دلیل تمام این کارها را خودم اجرا کردم. بعدها این نمایشنامهها به شکل کتابی با عنوان «تماشاخانه» به چاپ رسید، این کتاب را به اصرار دوستان چاپ کردم تا علاقهمندان به تاریخ نمایشنامهنویسی آن را مطالعه کنند.
بازیگر «ناخدا خورشید» با اشاره به اهمیت مطالعه کتاب در زمینه تئاتر برای علاقهمندان این حرفه گفت: جوان که بودیم ایدهآل ما برای تئاتر آثار عبدالحسین نوشین بود، او استاد کارآمد و بزرگی بود که ترجمه، کارگردانی، تمرین و موسیقی متن برای تئاتر را مطرح کرد. نوشین برای تئاتر زحمت زیادی کشید اما به جایی که باید میرسید، نرسید. یادم میآید در سال ۱۳۳۰ که هنرجوی کلاس بازیگری بودم تنها یک کتاب تئاتر در ایران بود که آن هم متعلق به عبدالحسین نوشین بود.
ارتباط با مردم در بازیگری برایم جذاب بود
نصیریان خاطرنشان کرد: به هر حال میخواستم تئاتر را یاد بگیرم و ارتباطات آن زمان مثل اکنون گسترده نبود و پولی هم برای خارج رفتن نداشتیم تا این هنر را بهتر بیاموزیم. به همین دلیل به کتابهای نوشین و خیرخواه در زمینه تئاتر رجوع میکردیم.
وی با بیان اینکه بازیگری همیشه برایش جذاب بوده است، خاطرنشان کرد: از بچگی تصنیفها و پیش پردههایی از مرتضی احمدی، قنبری، انتظامی ، جمشید شیبانی و.. که از رادیو پخش میشد را گوش میدادم و همراه این تصنیفها میخواندم و در خانه اجرا میکردم و مشتری همیشگی سینما نور و میهن بودم و گاهی هم به سینما رکس میرفتم. من عشق بازیگری داشتم و ارتباط با مردم در بازیگری برایم جذاب بود؛ هنوز هم همینطور است.
نصیریان درباره مواجهه با نقشهای مختلف و تنوع بازیهایش نیز گفت: تمایزهایی که در نقشها میبینید طبیعی است و اگر نباشد اشتباه است و من همیشه کار را جدی میگیرم. به نظر من تئاتر تنها یک نویسنده ندارد زیرا نویسنده بعدی کارگردان است که با تالیف و کارگردانی خود متن را بازنویسی میکند و سومین نویسنده بازیگر است که با کار و اجرایش مینویسد.
وی ادامه داد: بازیگر یک شخصیت را در ذهن خود مجسم میکند و با امکانات حسی و روانی خود نمایشنامه را بازنویسی میکند. البته نباید از یاد ببریم که نویسنده دیگر، تماشاگر است که وقتی نمایش را نگاه میکند در ذهن خود، نوشته را دوباره مینویسد.
نصیریان ادامه داد: همیشه کار برای من جدی بوده و در این مورد همیشه به خودم سخت میگرفتم؛ برخلاف بسیاری از بازیگران که کارشان را جدی نمیگیرند. از نظر من بازیگری یکی از دشوارترین کارهای دنیاست چون بازیگر در یک موقعیت خطیری قرار میگیرد و باید روی نقشی با خصوصیات روانی و جامعهشناسانه و… متمرکز شود. سختی کار از آن جهت است که باید نقشی را بسازید و روی صحنه آن را تجسم کنید و در عین حال تظاهر کنید. همه تکنیکهای بازیگری برای این است که چگونه بهتر تظاهر کنیم تا در برابر هزاران چشمی که شما را نگاه می کند، باورپذیر باشد و همه این کارها نیازمند آگاهی است.
وی توضیح داد: هنوز هم وقتی کاری جدید به من پیشنهاد میدهند سر کلاس اول مینشینم و از اول شروع به خواندن و تحقیق و تمرین میکنم. کار با خود یکی از کارهای مهم در بازیگری است. شما با خود در خلوت خود باید کار و تمرین کنید، به نکاتی برسید و بعد در جمع آن را مطرح کنید.باید بدانید که بازیگری به این سادگی نیست.
چالش حفظ و تداوم حس در سینما
نصیریان درباره صدای دوبلورها در آثار سینمایی نیز گفت: علی حاتمی معتقد بود دوبلور با بیان خود چیزی به کار اضافه میکنند اما من با او هم عقیده نیستم؛ من معتقدم در همه جای دنیا برای دوبله از صدای خود بازیگر استفاده میکنند زیرا خود آن بازیگر، نقش را بازی کرده و به زیر و بم کار آشناتر است.
بازیگر مجموعه «هزار دستان» درباره نقش جایزه در زندگی یک بازیگر گفت: جایزه جایگاه جدی و اثربخشی برای آدمی مثل من ندارد البته که از دریافت آن خوشحال میشوم اما زیاد تاثیرگذار نیست. زمانی که تئاتر را شروع کردیم اصلا به فکر اسم و رسم و دریافت جایزه نبودیم، نمیدانم هنر بازیگری برای ما چه جاذبهای داشت که به این موارد فکر نمیکردیم. پیشنهاد نمیدهم که شما هم این گونه باشید چرا که زمانه عوض شده است. مهم این است که کار خود را جدی بگیریم. بازیگری کاری خلاقانه و دشوار است که زحمت و تلاش و البته لذت دارد؛ اولین کسی که از کار لذت میبرد خودتان هستید و این لذتی ماندگار است.
وی درباره تفاوت بازی در تئاتر و سینما گفت: بنیاد کار سینما و تئاتر یکی است اما در میدان عمل و اجرا، کار هر یک متفاوت است. یکی دارای صحنه و تماشاگر است و در دیگری میان تماشاگر و صحنه توسط دوربین و لنزها فاصله وجود دارد. در تئاتر با این ذهنیت باید تظاهر به نقش کنید که تماشاگر زنده با شماست و در نوع ارائه احساستان باید توانمند باشید تا آن حس های درونی را منتقل کنید. حفظ و تداوم حس در سینما یکی از چالشهایی است که بازیگر با آن مواجه است.
وی همچنین درباره حضورش در فیلم سینمایی «ستارخان» ساخته علی حاتمی نیز گفت: علی حاتمی فیلمنامه ستارخان را پیشنهاد داد و من به او گفتم علاقهای به بازی در یک فیلم اکشن و جنگی ندارم و حاتمی گفت فیلم من اکشن نیست. کار با علی حاتمی همیشه برای من مطلوب بود اما فکر میکنم این فیلم آنطور که باید نظر مردم را به خود جلب نکرد.
داریوش مودبیان، کارگردان و نمایشنامه نویس نیز در بخشی از این نشست، گفت: دوستی که با آقای نصیریان دارم به بیش از ۶۰ سال برمی گردد. با کارهای ایشان در تئاتر، تلویزیون و برنامههای اداره هنرهای دراماتیک آشنا بودم. یکی از مکتبهایی که تئاتر را از آن طریق آموختم برنامههایی بود که در سال ۱۳۳۹ با کارگردانی علی نصیریان برگزار میشد و من تماشاگر این دورهها بودم و در آنجا برای نخستین بار ایشان را از نزدیک دیدم. او همیشه به موقع سر کار حاضر میشد و هنوز هم وقتشناس هستند. آن زمان ۱۴ ساله بودم و این برخورد برایم بسیار سازنده بود آنقدر که راه خود را از آن زمان پیدا کردم و این دوستی برای من بسیار ارزشمند است.
عمر خود را برای تئاتر گذاشتم
نصیریان در ادامه گفت: آنچه که ما را تا به امروز حفظ کرده زبان و فرهنگ ما است. هزاران سال پیش فردوسی شعری سروده است که ما هنوز هم آن را میخوانیم و هنر همین است؛ نگه دارنده و حفظکننده. هر اتفاقی بیافتد، هنر و ادب این مملکت ما را به هم پیوند میدهد و حفظ میکند. اولین کلاس تئاتر را در سال ۲۹ رفتم و عمر خود را برای تئاتر گذاشتم و کار دیگری جز بازیگری و تئاتر و سینما نکردم. هنر همین است؛ اگر کسی وارد حیطه هنر میشود صحبت دو یا چند سال نیست بلکه صحبت از یک عمر است.
وی با اشاره به همکاری خود با داریوش مهرجویی در فیلم «گاو»، گفت: مهرجویی بازی مرا هدایت کرد و معمولا اولین چیزی که مرا مجذوب میکند متن نمایش، نگاه و شناخت کارگردان است که در مورد فیلم «گاو» همه این ویژگیها وجود داشت. مهرجویی و ساعدی با همکاری یکدیگر فیلمنامه «گاو» را نوشتند و وقتی آن را دیدم متوجه شدم که مهرجویی یک آدم دیگر است و شیفته او شدم.
نصیریان یادآور شد: کارگردان دیگری که شیفته او شدم ناصر تقوایی بود؛ او نگاه و وسواس خاصی در سینما داشت. زمانی که نقش مستر فرهان در «ناخدا خورشید» را به من پیشنهاد داد چون خودش در جنوب زندگی کرده بود مرا به خوبی راهنمایی کرد. کارگردانان خوب تنها یک سرنخ به بازیگر میدهند و تقوایی این گونه بود. برای راهنمایی نقش مستر فرهان تنها یک جمله به من گفت؛ «دلالی است که یک دندانش طلاست» و من به دنبال نقش رفتم و آن را پیدا کردم.
مسعود جعفری جوزانی به بازیگر ایده میدهد
وی همچنین با اشاره به همکاری با دیگر کارگردانها نیز گفت: همایون غنیزاده، فیلمنامه«مسخرهباز» را برای من فرستاد از متنی که برای فیلم به من داد فهمیدم که او آدمی نوآور و خلاقی است. همچنین مسعود جعفریجوزانی که یکی از کارگردانهای کاربلد سینماست که درس سینما را در آمریکا خوانده است. وقتی فیلمنامه «جادههای سرد» را به من داد فهمیدم در کار خود به درستی وارد است چون نگاهش و حرفهایی که میزند به بازیگر ایده میدهد و تقوایی و مهرجویی نیز با سوابق درخشانی که دارند، اینگونه هستند.
نصیریان در پایان خطاب به جوانان بیان داشت: حال و آینده هنر نمایش در دست شما جوانان است. یادتان نرود. برای کار هنر کم آوردن معنا ندارد؛ اگر هدفی دارید باید آن را پیگیری کنید. اگر شکست خوردید، اگر نگذاشتند و نتوانستید کارکنید، هرگز ناامید نشوید. خلاقیت مانند آب است که نشت میکند، بیرون میآید و راه خود را پیدا میکند. اگر جوهر خلاقیت در وجود شما است کار کنید و اگر عشق و علاقه دارید کوتاهی نکنید. از شکست نترسید. کار کنید و خلاقیت خود را آشکار کنید.
انتهای پیام