کیمنه (که­ یمنه) / نگین فرهنگی – تاریخی هورامان لهون

هوارامان/ اورامان سرزمینی کوهستانی که غرب استان­های کرمانشاه و کردستان و شرق عراق را در برمی­گیرد و شامل سه قسمت هورامان تخت، هورامان لهون و ژاورود می­باشد که در زمان تسلط انگلیسی­ها بر عراق نواحی چون طویله (ته­ویله) بیاره، هانی دن، الانیه، زرده هال و… که همگی هورامی زبان و شافعی مذهب هستند از سرزمین […]

هوارامان/ اورامان سرزمینی کوهستانی که غرب استان­های کرمانشاه و کردستان و شرق عراق را در برمی­گیرد و شامل سه قسمت هورامان تخت، هورامان لهون و ژاورود می­باشد که در زمان تسلط انگلیسی­ها بر عراق نواحی چون طویله (ته­ویله) بیاره، هانی دن، الانیه، زرده هال و… که همگی هورامی زبان و شافعی مذهب هستند از سرزمین ایران جدا و به عراق ضمیمه شدند. مردمان هورامان از دوران حکومت­های صفویه، افشاریه، زندیه، قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی، پاسدار مرزهای غربی سرزمین پهناور ایران بوده­اند. این منطقه فرهنگی تاریخی خاستگاه حکام، امرا و بیگ­زاده­ها و شاعرانی بوده که در طول تاریخ نقش موثری در تحولات سیاسی و اجتماعی منطقه ایفاء کرده­اند.

با توجه به ثبت «منظر فرهنگی هورامان» در پنجم مردادماه سال ۱۴۰۰ از سوی کمیته میراث جهانی یونسکو؛ می­طلبید توجه بیشتری به نواحی روستایی و مستند نمودن آثار فرهنگی و تاریخی آنها شده و با دقت نظر رصد شوند. از این­رو با توجه به ضرورت این موضوع و دست یافتن به داده­های علمی قابل اتکا، جستار پیش رو به بررسی روستای کیمنه (که یمنه) از (توابع شهر نوسود – شهرستان پاوه) می­پردازد.

پیگیری­های مقدماتی نگارنده این سطور از نهادهای متولی از جمله ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان کرمانشاه و همچنین پایگاه جهانی منظر فرهنگی هورامان حاکی از ناشناخته بودن این محدوده برای آنها از نظر وجود آثار فرهنگی– تاریخی در روستای کیمنه بود. همین امر سبب گردید تا طی این نوشتار کوتاه به صورت گذرا و برای جلب توجه پژوهشگران متخصص به این محدوده، و آگاهی بخشی بیشتر به شرح آثار واقع شده در این روستا بپردازم که تا امروز مورد توجه واقع نشده­اند.

نقوش صخره­ای کیمنه

پیشینه نقوش صخره­ای در ایران به دوران پیش از تاریخ برمی­گردد. هنر صخره­ای از این دوران آغاز و تا دوران معاصرادامه یافته، که پژوهشگران به اصطلاح آن را هنر یا «نقوش چوپانی» نیز می­خوانند. در دامنه شمال­شرقی روستای تازه بنیان کیمنه که پس از جنگ تحمیلی شکل گرفته و در ارتفاع ۱۵۷۰ متری از سطح دریا نقش دو بز کوهی و یک گرگ (شاید هم سگ) در ارتفاع ۲ تا ۳٫۵ متری بر روی صخره­ای در دل روستا به چشم می­خورد که برخی روی به چپ و برخی روی به طرف راست دارند. این نقوش از نظر ریخت­شناسی ساده و براساس شیوۀ سایشی ایجاد شده­اند. به دلیل عدم آگاهی برخی از اهالی اقدام به ریختن مصالح و پسماندهای ساختمانی در زیر این نقوش نموده اند که از نظر منظری به این اثر آسیب رسانده و چهره نامناسبی را پدید آورده است. بزهای کوهی روستای کیمنه دارای شاخ های بسیار بلندی هستند و نقش گرگ (شاید هم سگ) از نظر جثه نسبت به بزهای کوهی بزرگ­تر ترسیم شده و دارای دم کوتاهی است و در میان پاهای این حیوان یک مربع به صورت تو رفتگی ایجاد شده است

بر روی دیواره ای که نقوش بزکوهی و گرگ( احتمالا سگ) نقش بسته خطوط و علائم دیگری نیز وجود دارد که چندان واضح نیستند و بررسی دقیق­تر آنها زمان بیشتری توسط متخصصین می­طلبد

موقعیت جغرافیای و راهبردی هورامان (بخشی از تاریخ کیمنه)

همزمان با تاسیس حکومت صفویه و گسترش اقتدار آن در ایران و از طرفی شکل گیری نظام اداری، دوران اعطای امتیازات و شرح وظایف فرمانروایان محلی آغاز شد. فرمانروایان و حاکمان هورامان که تا آن زمان از آنها با القابی مانند امیر، خان، بیگ نام برده می­شد؛ همگی لقب «سلطان» گرفتند که این واژه به صورت مخفف و اختصاری در زبان هورامی به صورت «سان» به کار رفته است، به طوری که در سنگ مزار یکی از این حکام این واژه قابل رویت است. در عصر صفوی در مجموع ۱۲ سلطان به صورت موروثی بر هورامان حکومت نموده­اند. نقش آفرینی امرای کُرد هورامان در پاسداری از مرزهای غربی ستودنی است. البته گاهی ضعف دولت مرکزی و رقابت­های ایلی زمینه لشکرکشی امرای محلی و نافرمانی آنها از حکومت مرکزی را فراهم می­کرد. با این حال شاه عباس صفوی با اعطای لقب سلطان در صدد تقویت و جلب نظر آنها بود و از طرفی آنها را ملزم نموده که تنها جوابگوی شاه صفوی باشند؛ زیرا حاکمان هورامان با اوضاع و احوال مرز عثمانی (عراق حالیه) آشنا بودند و گاهی حتی به نواحی زلم و شهرزور حمله می­بردند. به واقع امرا و حکام هورامان از طرف خاک عثمانی تا نزدیکی شهر سلیمانیه امروزی و از طرف خاک ایران تا دو فرسخی سنندج حکومت می­کردند که این امر دلالت بر اقتدار و تسلط آنان بر این منطقه دارد. در دوره قاجار گاهی پاشاهای عثمانی و گاه طوایف بابان که از اطاعت دولت ایران سرپیچی می­کردند، ضمن اطاعت از سلطان عثمانی به نواحی مرزی ایران از جمله هورامان هجوم می­آوردند به طوری که حتی نواحی چون بیاره، تاویله و روستاهایی همچون هانی گرمله، کیمنه که در مجاورت آنها قرار داشتند دچار نهب و غارت می­شدند. بر اساس نامه­ای که محمود پاشا بابان به سلطان محمود دوم عثمانی به سال ۱۲۳۷ق نگاشته آمده است که: «چند دهی از دهات محل اورامان که درین طرف صفحه شهرزورند با چند دیگر در آن اطراف کوه{ هانی گرمله، کیمنه، بیدرواس} حیطه ضبط و تصرف قشون نصرت درآمده و اماکن و مساکن ایشان را آتش زده و همگی دهات آن سرحدات عرضه نهب و غارت نمودند». مجاورت مناطقی چون هانی گرمله، کیمنه و بیدرواس با بیاره و تاویله (از توابع استان حلبچه و شهر زور قدیم) سبب گردیده تا از نظر فرهنگی شاهد تاثیرپذیری این نواحی از فرهنگ و ادبیات فارسی باشیم. البته پیشتر اشاره شد که این مناطق ساکنانی ایرانی داشته اند اما تحولات سیاسی و اجتماعی طی سده های اخیر زمینه جدایی این مناطق را از این فراهم ساخته بود. در خانقاه­های تاویله و بیاره عراق بر روی کاشی دیوارهای آرامگاه ضیاء الدین، نجم الدین و علاالدین عثمانی و آرامگاه شیخ عثمان سراج الدین و پسرش بهاالدین نوشته­هایی به فارسی به زبان فارسی بدین مضمون نقش بسته است: مزار شیر مردان طریقه آل عثمان ضیا الدین و نجم الدین وعلا الدین عثمانی.

قبرستان سلاطین هورامان و برخی از بیگ زاده ها

یکی از مهمترین شواهد فرهنگی –تاریخی که سرنخ هایی از درگذشت امرا، حکام و بزرگان محلی در اختیار قرار می­دهند سنگ مزارها هستند که در تاریخ­نگاری و بازسازی تاریخ گذشته اهمیت بسزایی دارند. قبرستان بیگ­زاده­های هورامان یکی از مهمترین آثار فرهنگی-تاریخی است که در روستای کیمنه واقع شده و به ­نام قبرستان پیرمحمد غیبی در منابع تاریخی از آن یاد شده است. شخم زدن اراضی پیرامونی محوطه قبرستان و کاشت نهال سبب گردیده برخی از قبور تخریب و سنگ مزارها شکسته و برخی مدفون و برخی نیز همچنان در سطح زمین به زیبایی خودنمایی کنند. سنگ مزارهایی که در سطح قرار دارند با توجه به اینکه جنس و کیفیت سنگ به مرور زمان دچار هوازدگی و فرسایش شده از این رو برخی نوشته­های آنها خوانا نیست. اما سنگ قبوری که بیشتر در دل خاک هستند و بخش­های اندکی از آنها بیرون است، بهتر حفظ شده و همچنان زیبایی­نشان حفظ شده است. در روستای کیمنه قبرستان­های پراکنده دیگری چون بلچه سوره، لاونه، خٍره دیوانه و قبرستانی در قسمت­های بالادستی قنات روستا وجود دارد که امید است بتوان در فرصت مناسبی به بررسی آن پرداخت.

ویژگی­های قبور و تاریخگذاری آنها

بررسی میدانی سنگ مزارهای روستای کیمنه که در این بازدید مستندنگاری شده­اند نشان می­دهد که از جنس سنگ آهک خاکستری هستند و مضامین به کار رفته در آنها شامل آیات قرآنی و اشعار فارسی است که بیان کننده اعتقاد به معاد و زندگی پس از مرگ، و وصف فراق و نکوهش دنیا است؛ که خود بیانگر دین مداری خوانین، بیگ­زاده­ها و اهالی هورامان است. در برخی از سنگ قبرها تمام متن حجاری شده بر روی آنها اشعار ادبی فارسی و برخی ترکیبی از عربی و فارسی و برخی دیگر تنها در حاشیه آنها اشعاری به زبان فارسی آمده است. تاریخ وفات بر روی سنگ مزارهایی که امکان بررسی آنها وجود داشت، میان سال­های ۱۱۹۷ه.ق تا ۱۲۵۴ ه.ق بود یعنی اینکه قدمت قدیم­ترین­ آنها به ۲۴۸ سال پیش بر می­گردد. سنگ مزارهای این قبرستان به شکل محرابی تراش خورده و در حالت برافراشته هستند. سنگ مزارها ارتفاع و ابعاد متفاوتی از ۵۰ سانتی­متر تا یک متر دارند و نقوش آنها دارای سرلوح، حاشیه و متن هستند و معمولاً نام متوفی، پدر، جد و گاه چند سلسله نسب وی را بر خود دارند. سر لوحه قبور با مضامینی چون «هو»، «هوالباقی»، «هو الحی»، «لایموت کل من علیها فان»، «جنت مکان»، «الله الحکم القضا»، «الحکم الله» آغاز می­شوند. سنگ مزارها به صورت عمودی در بالای سر متوفی قرار گرفته­اند. البته برخی از سنگ مزارها دچار فرسایش و یا شکستگی شده و از آسیب­های طبیعی و انسانی در امان نمانده اند. در متن نستعلیق برخی از سنگ مزارها چنین آمده: «هذا قبر المرحوم المبرور المغفور…» و یا از کلمه «عالیشان» و «عالیسان» استفاده شده است. نقوش هندسی بیشترین تزئین را در سنگ قبرها به خود اختصاص داده و پس از آن گل و بوته و شکوفه و در کنار آنها اشعار فارسی و آیات قرآنی قابل مشاهده هستند. از جمله:

یارب بر رسالت رسول الثقلین

یارب بغزا کننده بدر و حنین (از رباعیات ابوسعید ابوالخیر)

عصیان مرا دو حصه کن در عرصات

و یا اشعار دیگری از جمله:

وگرخون ببارد چومن آسمان

ازین عمر که این پهلوان جوان

…..

و یا در فراق فرزند اشعاری از دیوان جامی که در «مرثیۀ فرزند» سروده شده، بر روی یکی از سنگ مزارها حجاری شده:

ریختی خون دل از دیده گریان پدر

رحم برجان پدر نامدت ای جان پدر

شد مرا دیده چو یعقوب خدا بفرست

بوی پیراهن ای یوسف کنعان پدر

برخی از سنگ مزارهای این قبرستان به شخصیت­های ذیل اختصاص دارد:

۱-محمود بیک بن مرحوم احمد بیک بن مرحوم بگ سان محمد

۲-سلطان بیک بن خالدبیک بن مرحوم رضا سلطان اول

۳-عزیزبیک بن غفار بیگ

۴-محمدرضا بیک بن عبدالغفار بیگ

۵-محمد بیک بن مصطفی بیکپ

۶-محمدرضا سلطان بیک بن حسین بیگ بن بهرام اول

یکی از مشهورترین سلاطین هورامان که به واسطه اقدامات عمرانی­اش نامدار شده است محمدرضا سلطان بن حسین بیک بن بهرام اول بن عباسقلی است که از سوی سلیمان پاشاه پس از حیدربیک به حکومت هورامان منصوب گردید. اقدامات وی به آبادانی و احداث راه­ها، مساجد و پل­ها در این منطقه متمرکز بوده است. بنا به گزارش ملا عبدالله هورامی متخلص به شیدا؛ هانه گرمله، کیمنه و بیدرواس زیر فرمان رضا سلطان بود و زمانی که در سال ۱۱۹۷ه. ق در قلعه چوالان (در شمال شهر سلیمانیه) وفات یافت بنا به وصیتش وی را در مزارستان محمد غیبی کیمنه به خاک سپردند. این گزارش تاریخی با شواهد میدانی همخوانی دارد به طوری که سال وفاتش (۱۱۹۷ه.ق) با آنچه بر روی سنگ مزارش حجاری شده کاملا مطابقت دارد. به نظر می رسد یکی از اقدامات عمرانی وی باید ترمیم قنات موجود در روستای کیمنه باشد که امروزه نیز تنها منبع آب شرب و باغداری آنها به شمار می­رود.

قنات

تامین آب جهت شرب و سپس باغداری و در ادوار پیشین جهت آسیاب نمودن غلات یکی از اصلی ترین نیازهای اولیه روستای کیمنه است که تنها از طریق قنات روستا که در دامنه غربی کوه شاهو و کوه حیات که مشرف بر روستا می­باشد تامین می­شده و اکنون نیز ادامه دارد. این قنات در واقع کانالی است که وظیفه رساندن آب مورد نیاز برای شرب و باغداری را بر عهده دارد. این قنات برخلاف سایر قنات­های که در سرزمین پهناور ایران هستند از دهانه و ورودی تا سرچشمه اصلی به صورت دو دالان باریک (عرض ۴۰ تا ۶۰ سانتی متر) و ارتفاع بین (۵۵ تا ۱۶۰ سانتی­متر) در دل کوه احداث شده و ۱۶۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. به منظور هدایت حداکثری آب و جلوگیری از ریزش دیواره­ها و سقف قنات را با سنگ­های طبیعی که به صورت لاشه­سنگ و قلوه­سنگ و به شکل خشک­چین و بدون استفاده از ملات احداث شده­اند که علاوه بر زیبایی در نوع خود جالب توجه است. طول این قنات حدود ۱۲۰ متر است که نگارنده با تجهیزاتی که آقای مهندس صالح رسولی فراهم کرده بود تنها موفق به پیمودن ۶۰ متر اول آن شدم و با توجه به تنگی میسر و سختی آن امکان ادامه میسر نبود. اما آقای رسولی که خود ترمیم برخی از چاه های دسترسی به قنات را انجام می­دهد با استفاده از تجهیزات مناسب، موفق به طی نمودن کُل مسیر قنات شده است. این قنات با شیبی کاملاً ملایم تداوم یافته و از طرفی به جهت دسترسی به داخل آن و جلوگیری از مسدود شدن مسیر آب، در فواصل معین اقدام به حفرچاه هایی شده تا دسترسی به داخل قنات مُیسر گردد و به راحتی بتوان آن را لایروبی نمود. میل چاه­ها کاملاً از سنگ و بدون ملات ساخته شده و تنها دهانه­ای بسیار باریک و تنگ که برخی تنها ۵۰ سانتی­متر فضا برای دسترسی به آب قنات دارند. از همین­رو رفتن به درون آن بسیار دشوار است. در صورت مسدود شدن مسیر آب تنها راه دسترسی از طریق همین چاه­ها است. عمق آنها در نزدیکی خروجی قنات ۶ متر و در قسمت­ها ابتدایی نزدیک سرچشمه (مظهر قنات) بین ۱۴ تا ۱۶ متر است. در دوران گذشته به جهت استفاده هر چه بیشتر از آب­هایی که در زیر کوه در جریان بوده دو رشته با چندین شاخه فرعی که آب­ها را جمع­آوری و از طریق دو دهانه مجزا به خارج هدایت می­کردند. با توجه به قدمت قنات که به نظر می­رسد طی دورۀ ساسانی ایجاد و سپس در دوره­های اسلامی چون صفویه و پس از آن مرمت شده است می­توان به اهمیت آن پی برد. اما با این حال جنگ تحمیلی و خشکسالی­های اخیر و روندهای طبیعی سبب گردیده برخی از شاخه­های فرعی قنات مسدود و میزان آب خروجی از قنات کاهش پیدا کند. از این رو پس از جنگ تحمیلی سازمان­های دولتی از جمله جهاد سازندگی ورودی قنات را با سیمان و سنگ مرمت و حوضچه کوچکی در ورودی آن احداث و سپس اقدام به انتقال آب از طریق لوله­های پلی اتیلین فشار قوی نموده و آب شرب را از این طریق به روستای کیمنه و باغات آن انتقال داده­اند. سپس در سال­های اخیر آقای مهندس مهدی حق­پناه به کمک اهالی روستا برای جلوگیری از هدر رفت آب، اقدام به لوله­گذاری در روستا نموده است. اما با تمام اقدامات صورت گرفته به دلیل مسدود شدن برخی از شاخه­های قنات می­طلبد بازسازی و احیاء آن از سرگرفته شود. همین امر سبب گردید با تلاش­ها و پیگیری­های مستمر مهندس صالح رسولی و اهالی روستا بخشی از بودجه مورد نیاز از طریق نهادهای ذیربط و خود اهالی تامین، و ایشان اقدام به مرمت و احیاء چاه­های قنات بنماید که طی سال­های گذشته مسدود شده بود. حاصل زحمات ایشان جان تازه­ای به این قنات سنگی تاریخی بخشید که در نوع خود قابل تقدیر و ستایش است. نگارنده این سطور از نزدیک شاهد تلاش­های این انسان فرهنگ دوست بوده است.

آسیاب­های آبی

آسیاب آبی سازه­ای قدیمی است که از آن برای خرد و آسیاب کردن گندم، جو و سایر غلات و تبدیل آنها به آرد استفاده می‌شود. معمولاً در کنار آبادى‌ها بر سر راه قنات، هر جا که وضعیت پستى و بلندى زمین اجازه مى‌داده از نیروی آب براى چرخش سنگ آسیاب استفاده مى‌شد. از این رو تعامل انسان و طبیعت و استفاده بهینه از آن ظرفیت­های موجود یکی از اقدامات اهالی قدیمی روستای کیمنه در گذشته بوده است. عمده‌ترین قسمت آسیاب، تنوره آن است که به صورت استوانه­ای با انتهایی به شکل مخروط ناقص و وارونه طراحى و ساخته مى‌شده است به گونه‌اى که آب ذخیره شده در آن، از روزنى کوچک با فشار خارج می­شده و پره‌هاى سنگ‌آسیاب را به حرکت در مى‌آورده است. امروزه تنها تنوره­های آسیاب­های کیمنه پا برجاست و برای آشکار سازی بخش­های پایینی آنها نیاز به کاوش باستان­شناسی است.

وجود ۵ آسیاب آبی در یک روستای کوچک چون کیمنه حکایت از دو موضوع دارد: یکی فراوانی آب قنات و دوم تعامل میان مردمان این روستا با روستاهای پایین دست که در دشت ساکن هستند.

بنا به گفته معمرین برخی ۷ و برخی از وجود ۵ آسیاب آبی در روستای کیمنه خبر می دهند که همگی در گذشته نچندان دور فعال بوده، اما با توجه به تغییر در سبک زندگی و معیشت و از طرفی قطع روابط اقتصادی میان روستاهای دشت شهرزور و حلبچه عراق با این منطقه به دلیل مسائل مرزی و در نهایت جنگ تحمیلی زمینه تعطیلی شدن این آسیاب های آبی فراهم گردیده است. نکته قابل تامل در رابطه با تعدد آسیاب­های آبی آن هم در روستایی کوچک حکایت از چه موضوعی می­تواند داشته باشد؟ چرا که نه تنها روستای کیمنه بلکه دو روستای مجاور یعنی بیدرواس و هانی گرمله کاملاً کوهستانی هستند و در شیب تند کوهستان قرار دارند و اقتصاد آنها کاملاً مبتنی بر دامداری و در کنار آن باغداری است، بنابراین زمین­های همواری برای زیر کشت بردن غلات در سطحی وسیع وجود وجود نداشته که نیازمند این همه آسیاب آبی باشد. از این رو این پرسش مطرح است که ضرورت این آسیاب­ها چه بوده است؟ موقعیت جغرافیایی کیمنه و تحقیقات میدانی نشان می دهد که اغلب غلات تولید شده در دشت حلبچه و روستاهای شرق آن برای آسیاب کردن به کیمنه حمل شده و جز این ناحیه مکانی برای آسیاب کردن غلات آنها وجود نداشته است.

مسجد سنگی

مسجد نمادی از هنر و معماری اسلامی است. تنها مکان عبادی در روستای کیمنه مسجد مستطیل شکلی بنام «مسجد عبدالله بن عمر» است که بر روی یک پی بتونی احداث شده است. تمام مصالح به کار رفته در پله های دسترسی به مسجد، دیوارها و گلدسته­ها از سنگ است. علت این امر کوهستانی بودن منطقه و دسترسی آسان به سنگاست. از طرفی مقاومت آن در برابر بارش­برف و باران در این منطقه را نباید از نظر دور داشت. از این رو سنگ اصلی­ترین مصالح به کار رفته در ساخت این مسجد است که به زیبایی مسجد افزوده است. این مسجد جدید توسط استادکاران بومی از جمله سید محمد اورامان ساخته شده و دارای دو گلدسته است. این مسجد فاقد تزئینات بوده و تنها تزئین جزئی و ساده صورت گرفته نوشتن عبارت «لا الله الا الله» و «یا الله» می باشد که به وسیله سنگ­های سفید رنگی بر روی درب ورودی نقش بسته­اند. برخلاف سایر مساجد در این مسجد هیچ گونه کاشی کاری وجود ندارد. سقف بنا به وسیله تیرهای آهنی مسقف و پشت بام نیز با ایزوبام عایق­بندی شده است. مسجد تنها یک درب ورودی فلزی ساده دارد و پنجره­های فلزی آن نیز به صورت هلالی تعبیه شده است. قسمت­های داخلی مسجد ساده و دیوارها به وسیله گچ پوشانده شده و فاقد هرگونه تزئینات داخلی است و تنها یک متر از حاشیه دورتا دور مسجد به وسیله سرامیک پوشانده شده تا دیوارها آسیب کمتری ببیند. در این مسجد تنها یک تورفتگی وجود دارد که بنا به گفته اهالی قسمتی از بقایای مسجد قدیمی بوده که اکنون باقی مانده است. مسجد قدیمی بنا به گفته اهالی توسط معمار محمد امین تویله­ای احداث شده بود و بجز اینکه مکانی عبادی بود از آن به عنوان مکان آموزشی نیز استفاده می­شد و پیش از تاسیس دبستان در دوران پهلوی این مکان تنها محیط آموزشی روستا بوده است. از این رو مسجد قدیمی چندین مرحله مرمت شده بود اما در جریان جنگ تحمیلی کاملا تخریب و مسجد کنونی به جای آن بنا شده است.

جایگاه وقف در روستای کیمنه

وقف یکی از برترین مصادیق احسان و نیکوکاری است که در ساماندهی زندگی فردی و اجتماعی نقش فراوانی دارد. وقف حتی پیش از ظهور دین اسلام در میان جوامع بشری و سرزمین­ها و تمدن های مانند مصر، بین­النهرین و حجاز متداول بوده است. با ظهور اسلام سنت وقف جایگاه والایی یافته چرا که آثار تربیتی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی به دنبال دارد. از این رو وقف را می­توان «صدقه جاریه» خواند. پس از جنگ تحمیلی و به دنبال جابجایی بخش عمده­ای از روستا به دامنه­های پایین­تر، اهالی روستا اقدام به احداث مسجدی با نام «عبدالله به عمر» نمودند. علیرغم اینکه ساکنین روستا شرایط مالی مناسبی نداشتند اما به جهت تامین هزینه­های مالی مسجد اعم از حفظ و نگهداری، مرمت، خرید تجهیزات و دیگر امور مربوطه اقدام به وقف بخشی از درختان گردو نموده که در نزدیکی قنات روستا هستند تا از این طریق درآمدی مستمر برای مسجد فراهم کنند. بنابراین آنچه وقف مسجد نموده­اند وقف عام است و این اقدام احساس مسئولیت اهالی را در برابر این مکان عبادی مبرهن می­سازد.

دبستان روستا

در دوران حکومت پهلوی و حاشیه شرقی روستای کیمنه قدیم یک دبستان دو کلاسه احداث شد و همین امر سبب گردید بحث آموزش از مسجد به این دبستان انتقال پیدا کند، که در برخی سال­های تعداد دانش آموزان در پایه­های مختلف تحصیلی به ۲۵ نفر می­رسید و مدیرآموزگارانی کار تدریس را در مقاطع اول ابتدایی تا چهارم ابتدایی را بر عهده داشتند. این مدرسه به مانند سایر بناهای کیمنه از مصالح سنگ و سیمان ساخته شده بود و به وسیله بخاری­های نفتی گرم می­شده است. بر اساس اسناد تاریخی بهای سوخت یکساله آن به ۵۰۰ ریال می­رسید. هنگامی که این دبستان تاسیس نشده بود وزارت معارف در سال ۱۳۳۷خورشیدی هزینه معادل ۹۰۰ ریال بابت اجاره از اول فروردین ماه تا آخر خردادماه پرداخت نموده است. این دبستان فاقد تجهیزات و خدمتگذار بود و معمولاً آموزگاران امور دبستان را به انجام می­رساندند آنگونه که از اسناد بر می آید طی سال ۱۳۳۷ آقای محمد حق پناه مدیر آموزگار مدرسه بوده و ۲۸ ساعت در دبستان حضور داشته و پیش از ایشان ملااحمد حق پناه کار آموزش در دبستان را بر عهده داشته و بعدها آموزگارانی چون آقای وارستگان از اهالی اسلام­آباد غرب و آقای آموزگار، در این دبستان خدمت نموده­اند. این بنا همچون سایر بناهای روستای کیمنه طی جنگ تحمیلی آسیب دیده و سقف آن کاملاً فرو ریخته اما دیوارهای آن همچنان پابرجست اما با این حال تا کنون اقدامی در جهت مرمت و احیاء آن صورت نگرفته و همچنان متروکه باقی مانده است.

پیشنهادات

۱-ساماندهی قبرستان بیگ­زاده­ها و سلاطین هورامان و ثبت آن در فهرست آثار ملی

  1. ثبت قنات کیمنه در فهرست آثار ملی و الحاق آن به پروندۀ ثبت جهانی هورامان.

۳- بررسی باستان­شناختی میدانی منطقه به جهت مجاورت با دشت باستانی شهر زور عراق و با هدف شناسایی دیگر آثار احتمالی.

۴-مرمت و باز زنده­سازی آسیاب­های آبی روستا برای جذب گردشگران

۵-تسهیل زمینه­های گردشگری برای بازدیدکنندگان؛ چرا که امکان تردد در این منطقه به جهت ملاحظات امنیتی وجود ندارد.

۶- رونق گردشگری دراین روستا و سایر روستاهای مجاور به جهت شکوفایی اقتصادی منطقه.

۷- بازسازی و مرمت دبستان روستا به عنوان تنها مرکز آموزشی که بیش از ۷۰ سال قدمت دارد.

در پایان از مساعدت و همراهی آقایان عبدالباسط حق پناه دبیر بازنشسته آموزش و پرورش و آقای مهندس صالح رسولی که زمینه­ای برای بازدید نگارنده و آماده­سازی این نوشتار را فراهم نمودند کمال تشکر را دارم.

دکتر حسین علی­بیگی

مدرس گروه علوم تاریخی دانشگاه رازی

و کارشناس رسمی دادگستری استان کرمانشاه در امور میراث فرهنگی، اشیاء عتیقه و موزه­ای